سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جامعه در بستر زمان

قطعه ای از بهشت

از نظر من این عنوان برای خطه ی سید احمد بزرگ و اغراق آمیز نیست، نه از این جهت که زادگاه من است و آن را برای خود بهشت موعود تصور می خوانم، آدم هایش را خالدین فی الجنه و دوشیزه گانش را حوریان آن. بلکه معتقدم آنچه در عالم، وجود دارد از آن خداست، وآنچه که در جای جایی این کره ی پهناور به نام ارض یا زمین، زیبایی ویژه ای دارد، از عنایات خداوند است. آری آب و هوای منحصر به فرد سید احمد از عنایات خداوند است،

سرزمینی که تاکنون کاملا طبیعی و سرشار از اکسیژن سالم است. آلودگی های که امروزه از منابع کمیاب در جهان محسوب می شود، در سید احمد فراوان وجود دارد، رابطه متقابل انسان و محیط زیست بسیار دوستانه و صمیمی می باشد؛ زیرا آدمهای آنجا همواره با زمین های کشاورزی خود ارتباط دوستانه دارد، زمین، از صاحب خود انتظاراتی دارد همچنانکه کشاورزان از زمین های شان انتظار دارد.

انتظار هرکدام در جای خود به جا است، اگر کشاورز در مورد زمین های خود بی مهری کند و علف های مزاحم و هرز از بین نبرد و آن را از دیگر آفات پالایش نکند؛ بهم نزند، فرصت نفس کشیدن ندهد، خاک های زیرین را به رو نیاورد و از نعمت آفتاب که بسیاری از نیازهای که از طریق مواد معدنی تأمین می شود، بهره مند نسازد، یقینا زمین انتظارات کشاورز را برآورده نمی سازد. این است که می گویم رابطه صمیمی و مستقیم بین این دو برقرار است. آری آدمهای آنجا با انواع و اقسامی از درختان، اعم از مثمر و غیر مثمر کاملا تعامل دارد، نجواهایی باهم دارند، این ادعی را کسانی خوب درگ می کند که روزی در این منطقه نهالی کاشته و آن را به ثمر رسانده اند.

درختان غیر مثمر

درختان زیبا و گوناگونی در این منطقه رشد می کند که بد نیست از تک تک آنها نام ببرم، درختانی که مأوای انواعی از پرندگان خوش رنگ و خوش الهان است، انصافا وجود این درختان در کنار رودخانه پر آب، به زیبایی این منطقه افزوده، درختانی غیر مثمر معمولا ریشه در آب شیرین رودخانه دارد ریشه های که با ماهی های موجود در رودخانه نوازش می شود یا پناه گاه آنان از دست صیادان قرار می گیرد.

درختانی که ریشه در خاک رودخانه دارد عبارتند از: درخت بید( درختان ممکن است انواعی داشته باشد اما خوانندگان محترم این خِطّه و همسایگان سید احمد به خوبی متوجه نوع درخت بید می شوند.) درخت، سرخ بید، که مقداری نوع برگ و شاخه هایش فرق می کند، درخت چنار، علیاد و پنجه چنار. این ها درختانی است که بسیار قد می کشد و بزرگ می شود، در کنار این رود خانه ی زیبا، همسایه گانی دیگر هم است که بر تراکم گیاهان موجود در کنار رود خانه می افزاید که در واقع نوعی جنگل به شمار می آید.

درختان مثمر

درختان میوه دار نیز در این منطقه بسیار زیاد است، تنوع درختان میوه در این منطقه حاکی از آب و هوای مساعد آن است که میوه های این درختان را قابل استفاده می سازد، یعنی به موقع می رسد. درختان میوه عبارتنداز: درخت توت؛ با انواع و اقسامش از قبیل؛ توت سفید، توت سیاه. تا آنجایی که به ذهنم می رسد در منطقه سید احمد شش نوع توت سفید وجود دارد. توتهای سیاه نیز به پنج الی شش نوع می رسد بعضی از آنها نام بسیار زیبایی هم دارد، مانند؛ شاه توت، ابراهیم خانی و پرِ کبک. یا توتی به نام قندَی. چون خیلی شیرین است.

در ختان زردالو با تنوعش نیز قابل توجه است با نامهای زیبا، مانند؛ شکر پاره، امیری و... زردالوی هسته تلخ و هسته شیرین. زردالو بسیار متنوع است شاید به بیست نوع برسد. در کنار درختان میوه ی مانند توت و زردالو، که از تعداد زیادی برخوردار است، با انواع و اقسامش؛ درخت شفتالو است، درخت شفتالو همه جا حضور دارد؛ وسط زمین های کشاورزی، کنار جویبار ها و.. جای خوش می کند.

همنطور می توانم از درختان مثمر، مانند؛ آلو، آلوچه، گیلاس، چاکه گیلاس، چاکه(میوه های ترش و ریز دارد. درختی نیست مانند جنگل است) انگور، به نام های کشمشی، گاو انگور و حسینی. چهارمغز(گردو یا جوز) سنگی و کاغذی، بادام سنگی و کاغذی. سیب با تمام انواع و اقسامش، مانند؛ سیب زرد، قرمز، اصلاح شده وغیر اصلاح شده، قوسی و نازک بدن یا سیب گلاب.

درخت ناگ(گلابی) درخت میوه ای به نام تمسوق. درخت دیگری که هم میوه دارد مانند گیلاس و هم زیبایی خاصی. شاخه ها، برگها و میوه هایش با رنگ نارنجی تیره است. چه بگویم از زیبایی و سر سبزی این خطه ی بی نظیر که واقعا به قلم ناقص من نمی آید، هر بخشی را که بخواهیم بحث کنیم، دنیای از ناگفته ها خود نمایی می کند و به ذهن آدم می آید که یک روزی باید گفته شود و نمای کلی از این منطقه به تصویر کشیده شود.

بنا بر این از خداوند می خواهم به من توفیق عنایت کند تا آنچه که میدانم و در توانم هست و از آن سامان به یادگار دارم و تمام آنچه وجود دارد را از نزدیک لمس کرده ام و به آن عشق می ورزم، به صفحه کاغذ بیاورم؛ تبادل اطلاعاتی که امروزه وجود دارد بتوانم این نوشته ها را در فضای سایبری قرار دهم تا دوست داران سید احمد عزیز آن را بخوانند و به یاد وطن عزیزش بیافتند؛ به ویژه فرزندانی که اصالت سید احمدی دارد امّا بدی حادثه موجب شده آنان در کشورهای بیگانه به دنیا بیایند، مانند چهار فرزند من که از نام سید احمد لذت می برند و آرزو دارند روزی در این مرز و بوم مسافرت نمایند.

این فرزندان از این که پدران شان آرزوی یکبار زیستن دیگر را در سید احمد در سر دارد؛ دچار تردید می شوند؛ نکند آنجا بهشت است ما نمیدانم؛ ما به این فرزندان می گوییم بلی سید احمد«یک قطعه ی از بهشت است» نسل ما نو جوانی و جوانی خود را آنجا سپری کرده با سنگ و کوه و هر آنچه از آنها گفته رفت، خاطره دارد همه آنها با ما حرفهایی دارد می خواهد بگوید زمانی که شما نبودید چه ها برما گذشت هفت سال کم آبی را، محاصره اقتصادی طالبان را و ... را پشت سر گذاشتیم.

حرف از رودخانه و ماهی به میان آمد دوست دارم از آنها هم یادی بکنم؛ بلی رود خانه ای که در بستر این منطقه در جریان است صدایش بسیار گوش نواز است، نیمه های شب صدا و زمزمه و نجواهای آن با ماهی های درونش به گوش می رسد؛ آب این رود خانه شیرین است، ماهی آن یعنی ماهی قزل آلای آب شیرین، ما در این رودخانه دو نوع ماهی داریم؛ مردم از یک نوع آن، که به نام قزل آلای آب شیرین از آن یاد کردم استفاده می کنند.

این رودخانه مسیر خود را به سمت جنوب کشور می پیماید. وقتی به نزدیک شهر قندهار می رسیم روخانه کوچک و پر آبی که در جریان است، می بینیم. می گویند؛ این آب از سید احمد به این جا آمده، یعنی آب رودخانه سیداحمد است، اما در این منطقه که خفقان انسانی بیداد می کند؛ دیگر آب خروشان سید احمد آن رقص و نوای جان افزا را ندارد که نیمه های شب به گوش می رسید، بسیار آرام و بی صدا حرکت می کند، برای این مبادا متحجرانی که جمود اندیشه و خرد دارد آن را به جرم این که صدایش را نامحرمان شنیده اند اعدام کنند و نفسش را که هنوز هوای پاک و صاف سید احمد دارد، بگیرند و دیگر اکسیژن تولید نکند. سید احمد، ای زادگاه خوب من! دوستت دارم، از من این را بپذیر که تحفه ی درویش است برای نام زیبایت.       


  

    

  


ارسال شده در توسط حبیب الله صداقت