سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جامعه در بستر زمان

شبکه ارتباطی در قیام امام حسین علیه السلام (با تبیین جامعه شناختی)

اصولا شبکه ارتباطی در شرایط خاصی از سوی امام در نظر گرفته می شود. امام علیه السلام با درایت و دقت نظری که دارد برای این که رسالت خود را به نحو احسن به انجام برساند و یاران و اصحابش از سوی قدرت حاکم در امان بمانند، بطور سرّی و پنهانی شبکه ای را راه می اندازد که از طریق این شبکه با مردم و جامعه شیعی در ارتباط باشد و موجب هدایت و راهنمایی انسانهایی گردد که تشنه معارف اسلامی و مکتب پویای شیعه است. مردم از طریق این شبکه همواره با امام زمان خود در ارتباط هستند و مشکلات و مسایل اعتقادی خود را بواسطه نایبانی که امام گماشته اند حل می کنند؛ البته باید توجه داشت شبکه ارتباطی فقط در زمینه ی اعتقادی محدود نمی شود. در مسایل سیاسی و اجتماعی نیز این امر کاربرد دارد که نوعی رابطه متقابل بین امام و سران جوامع اسلامی شکل می گیرد. در فرایند این ارتباط ممکن است افرادی غیر مذهبی و با گرایش های متفاوت فعالیت نماید. درقیام امام حسین(ع) این شبکه ارتباطی دقیقا همین وظیفه را ساپورد و پشتیبانی می کرد. حضرت مسلم به صورت سرّی و پنهانی باکوفیان و سران قبایل در ارتباط شد تا بدور از چشم قدرت حاکم در منطقه ی تحت نفوذ یزید بتواند آن رسالتی که به او سپرده شده به خوبی انجام دهد. ابتدا مسلم کاملا در این زمینه موفق عمل نمود تا این که بی وفایی و کم لطفی کوفیان، راه پیشرفت را از مسلم گرفت و سران کوفه آخرت شان را به دنیای شان فروختند و به گوشه ای خزیدند. در روز عاشورا به جای این که به بیعت شان عمل کنند و در رکاب امام(ع) باشند برای موفقیت و سلامتی شان دعا می کردند و بر وضع موجود گریه و زاری راه انداخته بودند.

 زمینه ها و ساختار های سیاسی:

    عمده ترین ساختار سیاسی حاکم بر مردم جزیرة العرب، عبارت بود از: نظام قبیله ای. این نوع ساختار اجتماعی بسیطی، از یک نظام سیاسی و حکومتی را در بدنه خود دارد، که جامعه نوپای اسلام در زمینه ی تشکیلات سیاسی بیش از هر مقوله دیگر با چنین ساختاری در ارتباط و چالش بود. در ساختار سیاسی اسلام بایستی این نظام متحول شود؛ چون نظام سیاسی اسلام بر مبنای بر تری دینی استوار خواهد شد که طبعا مردم آن سامان تاکنون بر آن عقیده مند نبودند و آن را خلاف مروّت اجتماعی می دانستند؛ چون واژه ی قبیله صلاحیت کاربرد در مورد هریک از طبقات نسب را دارد، که به عنوان سادات القبیله، شیخ، زعیم و سید تعبیر می شد.[1]

   درساختار زعامت قبیله، کسی که از نفوذ اجتماعی، مقبولیت عمومی، داشتن عشیره نیرومند ویاران فراوان برخوردار بود، می توانیست در تصمیم گیری های کلان جامعه مؤثر باشد و به عنوان رییس قبیله اعمال قدرت نماید. هنگامی که یک فرد به رهبری و ریاست قبیله می رسید برحسب ظاهر او می توانیست مانند یک پادشاه با اختیارات مطلق عمل کند و به رأی و نظر دیگران بی توجه باشند.

رایزنی های سیاسی، فرماندهی جنگ و تهییج افراد قبیله و سایر امور به دستور و تدبیر ریس قبیله صورت می گرفت. در چنین نظام قبیلوی، روشن است که سران قبیله ازجایگاه خاصی برخوردار است. روابط سیاسی و دیپلماسی را او رقم می زند. بنا بر این در جریان قیام عاشورا قبایل عرب بسیار تأثیر گذار بود و این ها بودند که آخرت شان را به زر فروختند.

    بعد از شهادت امام حسین(ع) این دیپلماسی و شبکه ارتباطی بین امام حسین(ع) و سران قبایل کوفه بیش از پیش برقرار گردید، همواره امام از جانب آنها دعوت می شد. جریان های که در زمان امام علی(ع) و امام حسن (ع) اتفاق افتاده بود، مردم عراق و بالخصوص مردم کوفه را دچار عذاب و جدان ساخته بود و از حاکمیت شام به شدت رنج می بردند و عصبانی بودند.

    هنگامی که درسال 60 هجری معاویه مرد، حاکمیت جهان اسلام بدست یزید افتاد مردم بیشتر اظهار نگرانی می کردند؛ چون اکثرا یزید را می شناختند که به اسلام و پیامبر(ص) ایمان و اعتقادی ندارد و آدم هوسبازی است. مردم کوفه به محض این که شنیدند امام حسین(ع) ازمدینه به طرف مکه حرکت کرده و از حکومت یزید بیزار است، بیشتر بر آمدن امام حسین(ع) به کوفه اصرار ورزیدند، آنان 150[2] نامه به امام حسین فرستادند که دوازده هزار و به نقلی هیجده هزار نفر آن را امضا کرده بودند ارسال نامه ها از طرف شخصیت ها وگروههای متعدد کوفی هم چنان به امام حسین(ع) می رسید.[3]  امام حسین(ع) با توجه به این استقبال عظیم و سیل نامه ها و تقاضا ها در قبال در خواست کوفیان احساس وظیفه کرد و عکس العمل مثبت نشان داد که اگر امام (ع)   پاسخ مثبت نمی داد و به آن همه نامه و استقبال توجه نمی کرد! تاریخ چگونه قضاوت می کرد؟ چنانکه معلوم است یکی از زمینه های قیام امام حسین(ع)   همین درخواست مکرّر سران کوفه از امام (ع)   ثبت گردیده.

    این جاست که امام حسین(ع) عملا با فرستادن پسر عموی خود مسلم ابن عقیل یک شبکه ی ارتباطی را در کوفه راه می اندازد تا اوضاع عراق را مطالعه کرده؛ نتیجه را گزارش دهد که اگر مردم کوفه عملا به آنچه نوشته اند، وفا دارند امام (ع)   نیز رهسپار عراق گردد.[4] وقتی این شبکه ارتباطی در کوفه استقرار پیدا می کند هر روز امید واری بیشتر می شود و مسلم بنا به خواسته ی کوفیان، نامه ای به امام (ع) می فرستد و امام را بر آمدن به کوفه با سرعت تمام تحریص می کند.

 

 


ارسال شده در توسط حبیب الله صداقت